دوشنبه 10 دي 1403

تبلیغات

تصویر تصادفی

07.jpg

زندگی نامه عبدالرشید قزوینی

خط وخوشنویسی یکی از هنرهای تکامل یافته از دوران اسلامی در ایران است .تاریخ تکامل این هنر تازمان پهلوان یگانه خوشنویسی یعنی مولانا میر عماد قزوینی در حدود 9قرن متمادی ادامه داشته است.

 

از آنجا که شهرمان قزوین نقش بسیار مهم وارزنده ای در حفظ واشاعه ی این هنر در تاریخ ایران زمین داشته ،لذا برآن شدیم در سلسله مقالاتی با نام "مرقع دلکش "یادواره ای از زندگی هنرمندان بزرگ تاریخ خوشنویسی قبل وبعد از میرعماد قزوینی را،که از این شهر برخاسته اند همراه با نمونه هایی از آثار آنان به چاپ برسانیم .استاد میر عبدالرشید دیلمی قزوینی از خوشنویسان نامدادر ایران است .ور درنیمه دوم قرن یازدهم (ه-ق)ازخاندان سیفی قزوین تولد یافت .تاریخ دقیق تولد وی دردست نیست .وی از شاگردان وهمشیره زاده ی استاد استادان خوشنویسی خواجه میر عماد قزوینی است .در ایام تعلیم از حضرت میرعماد به همراه خانواده وبستگانش در اصفهان به سر می برد .پس از شهادت دائی گرانقدرش(میرعماد)درسال 1024 ه.ق وی مدت سه ماه به وحشت از عوامل شاه صفوی (شاه عباس)در منزل مخفی بود وبا پریشان حالی ودر ماندگی روزگار می گذراندوبه تمرین ومشق خط مشغول بود .سرانجام در اثر تنگدستی وناامنی نتوانست در اصفهان بماندوبارمشقت زیاد خودرا به لاهور،وسپس شهر آگره رسانید ودر آنجا قامت گزیدوبانوشتن عریضه هایی به دربار شاه هنردوست شاه جهان راه یافت وجزومقربین شاه جهان شد.وی درضمن کاتبی وخوشنویسی به تعلیم شاهزادگان نیزمشغول بود درسال 1058 کتابدا خاص سلطنتی در دربار شاه جهان شد .قسمتی از عریضه به این شرح است :توآن خجسته خصالی که ساکنان فلک برآستان تودارند میل دربانی چه حاجتست که گویم حال خسته خود که حال خسته دلان را توخوب می دانی عرض داشت :بنده فدوی عبدالرشید،سجدات عبودیت به تقدیم می رساند به عرض مجاب بارگاه عرش آشیان برساند که رفاهیت سلسله میرعماد در ولایت قزلباش میسر نیست چنانکه اکثری از خویشان وهمشیره زاده های (امیر)درممالک (روم)وطن اختیارکرده اند .ودر عریضه ای دیگر به شاه جهان می نویسد؛به خوبی عبودیت از روی صدق نیست به تقدیم رسانیدوبه استحضاری می رساند وچون ذات مقدس اعلی حضرت سلیمان منزل رحمت...است وهیچ بنده ای ازبندگان تقصیر دارمشمول رحمت نیست بنابراین معروض می دارد که این بنده را اخلاص به جهت سرانجام خدمات والتماس می نماید که بعد ازاین هرحکمت نسبت به این بنده شود یقین که محض رفاهیت بنده خواهد بود .سایه این کعبه حاجات همواره برسراین بندگان گسترده بادومی گویند شاه جهان را ازاین عریضه بسیار،خوش آمد وماهانه یک هزاروپانصد روپیه مقرری برای میر عبدالرشید تعیین کرد واورا موردتفقدخودقرارداد.پس از مرگ شاه جهان عبدالرشیددردوره کشورداری اورنگ زیب نیز می زیسته ودر اکبربادشهر"اگره"به شغل بیوتاتی مشغول بوده ومرفه زندگی می کرده ودر این شهردارای عمارت عالی وامکاناترفاهی فراوان بوده است.


روش خوشنویسی عبدالرشیدوتأثیر آن در هندوستان :
روش وی درنگارش خط نستعلیق کاملا مشابه به شیوه دائی واستادش جناب میرعماد است .وی از شیوه استادان قبل از "میر"چون "میرعلی هروی "نیز ÷یروی می کرده تا آنجا که آن شیوه را به سرحد کمال رسانیده است چنان که از آثارش پیداست وی درترکیبات کلمات – فضاسازی بین حروف –اتصالات وطراحی شاکله ی حروف شیوه ای سحرآمیز دارد – خط او رشید وپرقوی ست ودر عین حال ظریف وطناز.
به واسطه نشر آثار عبدالرشید درهندوستان که موردپسند خط شناسان وهنردوستان بود بسیاری از خوشنویسان معاصر وی حتی پس از زندگی او از شیوه ی وی پیروی می کردند .به روایت تذکره نویسان هندی تا زمان عبدالرشید هنرمندی چون او درعرصه ی خوشنویسی درسرزمین هندوستان ظاهرنشده است .میرزا سید علی خان جواهررقم تبریزی از معاصرین ومصاحبین واز خوشنویسان دربارشاهان هندوستان بوده ونزد مردم وهمچنین دردربار حرمتی داشته این هنرمند برای عبدالرشید احترام فراوانی قائل بوده وبه طور غیرمستقیم ازروی مرقعات عبدالرشید مشق می کرده ودرخط خودازخطوط وی ومیرعماد قزوینی الهام داشته است .

هنرواخلاق عبدالرشید:

وی از هنرمندانی است که به حسن طینت وآراستگی اخلاق موصوف واز مراتب دانش بهره مندبوده است .شعرا دروصف خط وحسن خلق وی اشعار فراوانی سروده اند .یکی از شعرای هم عصرش در وصف حال عبدالرشید سروده ای به وی داد عبدالرشید نیزهمان شعررا خوشنویسی وتقدیم شاعرکرد چون طالبان خطش دریافتند بسیار شاد شدند وبه وی سیم وزر بسیار داده وموردمحبت خود قرارش دادند.
عبدالرشید ازمعدودهنرمندانی ست که هنررابرای نفس هنر دوست داشت .
پس از قتل "میرعماد"زمانی که دراصفهان چندماهدرمنزلی مخفی بود حدود1500 کاغذ سمرقندی رابه خط زرین خود مشق کردسپس به شاگرد خلیفه ی "میرعماد"ابوتراب اصفهانی نامه نوشت : ابوتراب به فریادم رس که قواعد خط ازیادم می رود.تمرینات خوشنویسی اوتاآخرین روزهای عمرادامه داشت وباوجود کهولت سن ترک مشق خط نکرد.

شاگردان عبدالرشید
عبدالرشید دردوره ی زندگی در ایران وهندوستان شهرت بسیار یافت وپیروان وشاگردان بسیاری گرد وی حلقه زدند واز مکتب درس وهنر واخلاق وی بهره هابردند واز آن جمله می توان شاهزاده داراشکوه،شاهزاده خانم زینبالنساء،محمداشرف خواجه سرا،سعیدای اشرف ،عبدالرحمان فرمان نگارومیر حاجی رانام بردکه هر یک از استادان بنام هنر خوشنویسی هندوستان محسوب می شوند.


خطوط وآثار عبدالرشید:
آثار خطی وی در ایران ،هند،پاکستان ،مجموعه های آمریکایی واروپایی ودر بسیاری دیگر از نقاط جهان نگهداری می شود که به برخی از آنان اشاره می کنیم :
کتابها ورسالات :
یک نسخه خلدبرین به قلم کتابت عالی در کتابخانه سلطنتی تهران یک نسخه ترجمه الصلوات به قلم نیم دانگ خوش در کتابخانه سلطنتی تهران
یک نسخه مقالات خواجه عبدا...انصاری به قلم کتابت (خوش )در کتابخانه سلطنتی تهران
یک نسخه ترجیع بند به قلم کتابت خوش در کتابخانه دکتر مهدوی تهران
یک نسخه چهل کلمه به قلم نیم دو دانگ وکتابت عالی در کتابخانه سلطنتی تهران
قطعات متفرق ومرقعات مشتمل بر 52 قطعهبه قلم پنج دانگ ،سه،و،دو،و،دونیم دانگ وکتابت جلی وخفی وغبارعالی وخوش در کتابخانه های ایران وسایر نقاط جهان وآثار بسیاری که شرح وتوضیح ومعرفی آنان در حوصله این نوشتار نیست .
القاب خواجه میر عبدالرشید
جایگاه عبدالرشیدبه عنوان یک خطاط ممتاز وشخصیت قابل احترام به خوبی روشن است وعلاوه بر از بین امرا وبزرگان کشور هندوستان ،شاه جهان وی را در زمره ی خوشنویسان (صدپنجاه سوار)آورده واورا به لقب 0خلیفهالاعظم )مفتخر کرده است .وی در ایران به نام عبدالرشید ورشیدا ودر هند به نام آقا رشید و(آقا )خوانده می شد.
خلیفه االاعظم خواجه میر عبدارشید دیلمی قزوینی رهبر و پیشرو خوشنویسان این خطه محسوب شده است و غالب خوشنویسان قاره ی هند و پاکستان در زمره ی  شاگردان مکتب وی به شمار می آیند ( یادش گرامی باد)

مرگ رشیدا
یکی از شاگردانش ضمن ستودن او و نیز شاعری از سرزمین ایران (صائب تبریزی ) تاریخ مرگ سید عبدارشید را با اشعاری نغز و زیبا بیان کرده است :
وفات عبدارشید در ماه ربیعالاول سال 1081 درزمان پادشاهی اورنگ زیب در شهر آگره اتفاق افتاده و در همان شهر به خاک سپرده شده است ( روانش آسوده باد)
قسمتی از سروده:


کرده ایزد عنایت خوشنویسی شاعری              کز وجود هر دوکردی افتخار ایام را
بود اسم و رسم آن عبدالرشید دیلمی                بود ناماین علی بیک و تخلص صائبا
آن به هندوستان نمودی خوشنویس را علم          آن به ایرانی رسم سخندانی به پا
روی بامن کرد و گفت(اشرف) بگو تاریخ آن           چون ترا بودند ایشات اوستادوپیشوا
گفتم از ارشا دپیرعقل در  تاریخ  آن      بود باهم مرد ن آقا رشیدو صائبا


مختصری در باره دانگ  واحد اندازه گیری در پایان این مبحث مناسب است توضیح مختصری در مورد دانگ بیاوریم؛

تقسیم بندی سنتی به این ترتیب است:
1-غبار 2-خفی 3-کتابت  4-سر فصلی  5- قطعه یا مشقی  6- جلی ؛صفحه  7-کتیبه
با حفظ و احترام به این اصطلاحات معادل تقریبی آنها را به سانتیمتر  میلی متر می آوریم
1-از کوچکترین اندازه تا نیم میلی متر ؛ غبار
از نیم تا سه چهارم میلی متر ؛خفی
از سه چهارم تا یک ونیم میلی متر ؛ کتابت
از یک ونیم تا دو میلی متر ؛ سر فصلی جادو
از دو میلیمتر تا شش میلی متر ؛ مشقی
از شش میلی متر تا دو سانتی متر ؛ جلی صفحه
از دو سانتی متر به بالا ؛ کتیبه
بنا بر آنچه گفته شد بعضی از این تقسیمات در محدوده ی خود قابل تقسیم مجدد و نامگذاری ویژه است :مثلا؛ دو تا دوو نیم میلی متر یک دانگ مشقی – دو نیم تا سه میلی متر ؛ دو دانگ مشقی – سه تا سه و نیم میلی متر ؛ دو ونیم دانگ مشقی –سه ونیم تا تا چهار میلی متر ؛ سه دانگ مشقی –چهار تا چهارو نیم میلی متر ؛چها دانگ مشقی – چهارو نیم تاپنج میلیمتر ؛پنج دانگ مشقی – پنج نیم تا شش میلی متر ؛ شش دانگ مشقی.











کلیه حقوق این وب سایت متعلق به انجمن خوشنویسان قزوین می باشد
آدرس: قزوین، خیابان غیاث آباد، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، طبقه اول
تلفکس: 33686822-028   Email: info@qicc.ir


طراحی و برنامه نویسی: نگارستان هنر معاصر